دانش فعلی از حضور، تجزیه زیستی و سمیّت ماسکهای دور ریخته شده در محیط
در اولین سال از همهگیری کووید-19، استفاده از ماسک اجباری شد و اکثر مردم ترجیح دادند از ماسک یکبار مصرف استفاده کنند. با این حال، مزایای ماسکهای صورت برای سلامت با دفع نادرست آنها در محیط زیست نادیده گرفته شد. هجوم بیسابقه ماسکهای یکبار مصرف به محیط زیست در دو سال آخر همه گیری با پیامدهایی در طبیعت ازنظر زیست تخریب پذیری، آلایندههای آزاد شده و اثرات اکوتوکسیکولوژی همراه بود. این بررسی انتقادی به مطالعه چندین جنبه از ادبیات فعلی درمورد تجزیه (زیستی) و (اکو) سمیّت در ماسکهای صورت همراه با آلایندههای مرتبط، شناسایی عدم قطعیتها و نیازهای تحقیقاتی که باید در آینده مورد توجه قرار گیرند میپردازد. از آنجا که آلودگی ناشی از دور ریختن ماسک صورت به آلودگی پلاستیک منجر میشود، ما هنوز تا تعیین سهم واقعی زیست محیطی و اکوتوکسیکولوژیکی آنها در این موضوع نرسیدهایم. کمبود مطالعات درمورد تجزیه زیستی و سمیّت زیست محیطی ماسکهای صورت و آلایندههای مربوطه، و عدم وجود قطعیتها و متغیرهای کنترل نشدۀ درگیر در طی مراحل آزمایشی، مقایسه آنها با زبالههای پلاستیکی معمولی را به مخاطره میاندازد. بررسی فراوانی و ترکیب آلایندههای ناشی از این ماسکها (میکروپلاستیکها، الیاف، ترکیبات شیمیایی) در شرایط قبل و بعد از همه گیری بایستی همراه با آزمایشات تجزیه (زیستی) و سمیّت زیست محیطی با درنظر گرفتن اثرات زیست محیطی توسعه یابد. برای دستیابی به این هدف، باید از استراتژیهای روش شناختی برای غلبه بر مشکلات کمّی، تعیین کوچکترین MP و الیاف، جاذبها و لیچها به منظور افزایش ارتباط بین محیط زیست و آزمایشات استفاده شود.
کووید-19 یک بیماری تنفسی حاد (و تا حدی شدید) است که از سارس-کووید-2، که نوعی ویروس کرونا است ناشی میشود و در دسامبر 2019 در ووهان-چین شناسایی شد. از زمان کشف آن، به سرعت در سراسر جهان گسترش یافته و به عنوان یک بیماری همه گیر در اوایل سال 2020 توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) طبقه بندی شد. به منظور کاهش احتمال ابتلا به ویروس دستورالعملهایی برای اشخاص تعیین شد مانند رعایت فاصله فیزیکی، شستن مکرر دستها و استفاده از وسایل شخصی، استفاده از تجهیزات حفاظتی (PPE) همچون ماسک صورت. ماسکهای صورت به عنوان مانعی برای انتقال ذرات عفونی به سیالات بدن عمل کرده و از ما درمقابل دیگر اشخاص و بالعکس محافظت میکنند. ماسکهای صورت به نماد کووید-19 و یک نماد نجات دهنده در برابر سرکوب همه گیری تبدیل شدند. همزمان، به نماد آلودگی کووید-19 نیز تبدیل شدند. برخی مطالعات به ارزیابی پیامدهای وجود ماسکها در محیط زیست و تولید، استفاده و دفع آنها (ازجمله ارزیابی چرخه طول عمر) و پیامدهای آنها بر ردپای محیطی؛ حضور و توزیع آنها در اکوسیستمهای طبیعی؛ وجود و انتشار آلایندههای ناشی از آنها و سمیّت بالقوه چنین آلایندههای آزاده شده بر موجودات آبزی و زمینی پرداختهاند. اخیرا دیدگاه هایی نیز به طور انتقادی از پیامدهای زیست محیطی کوتاه مدت و بلندمدت ماسکها مطرح شده است اما بیشتر بر پایان چرخه عمر آنها و چگونگی کاهش تاثیر آنها بر محیط زیست و سلامت انسان تاکید دارند. با این حال، اطلاعات کمتری از تجزیه زیستی و سمیّت بالقوه ماسکهای صورت در محیطهای طبیعی و حتی پیامدهای بلند مدت آنها در دسترس است. این مقاله به بررسی و بحث انتقادی دانشِ جمع آوری شده در دو سال آخر همه گیری در مورد پیامدهای زیست محیطی ماسکهای صورت، با تاکید بر زیست تخریب پذیری و سمیت (اکو) آنها در اکوسیستمهای آبی و خشکی پرداخته است. همچنین مسیری برای تحقیقات آینده با هدف پیشبینی پیامدهای حاصل از تعداد انبوه ماسکهای صورت در محیط ارائه میدهد.
ماسکهای صورت: انواع، ترکیب، تولید ضایعات و مدیریت
انواع مختلفی از ماسکهای صورت در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفتهاند که به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: قابل استفاده مجدد، جراحی و تنفسی (در جدول زیر به آنها اشاره شده است).
جدول 1:
به طور خلاصه، ماسکهای قابل استفاده مجدد معمولا از دو یا سه لایه پارچه با حداقل یک لایه پنبه تهیه شدهاند. باتوجه به ترکیب پارچه، قدرت فیلتراسیون با تعداد لایهها افزایش مییابد که میتواند در ماسکهای تایید شده بیش از 70 درصد باشد. اگرچه استفاده از ماسکهای قابل استفاده مجدد حجم ضایعات را به حداقل میرساند اما ممکن است منجر به مصرف بیشتر آب و انرژی برای شستشوی آنها شود. علاوه براین، این ماسکها با افزایش تعداد شستشو اثربخشی خود را از دست میدهند. ماسکهای جراحی یکبار مصرف هستند و همان طور که در جدول بالا آمده است، از نانوالیافهای پلاستیکی مختلف ساخته میشوند که رایج ترین پلی پروپیلن (PP) است. این ماسکها معمولا سه تا پنج لایه دارند. لایههای میانی اغلب توسط یک فرایند دمشی مذاب غیربافته که دارای ظرفیت فیلتراسیون و شارژ الکترواستاتیک است ساخته میشوند. چنین لایههایی نیز با فناوری مشبک سازی ساخته میشوند که در آن از هوای گرم برای پراکنده کردن مواد پلیمری قابل ذوب (5-2 میکرومتر نازک تر از پارچه نبافته تابیده شده) برای تولید الیاف بسیار ریز استفاده میشود. این لایههای میانی نیز دارای عملکرد جذب الکترواستاتیکی هستند که سبب فیلتراسیون ذرات، باکتریها و آلایندهها میشود. برعکس، لایههای داخلی و خارجی اغلب از پارچههای نبافته با کمک فناوری اسپان باند ساخته شدهاند که در آن پلیمرهای مذاب اکسترود شده و به حدی کشیده میشوند تا به شکل فیلامنت یا الیاف درآیند و سپس در یک حالت مشبک قرار گرفته و به طور یکنواخت برای بهبود خواص آبدوستی و راحتی بیشتر مصرف کننده حرارت داده میشوند. عملکرد فیلتراسیون ماسکهای یکبار مصرف بالای 80 درصد و مدت زمان استفاده تا 4 ساعت است.
نتایج نهایی، تحقیق و نیازهای سیاستی
همهگیری کووید-19 آلودگی پلاستیکی را تشدید کرده و افزایش نگرانیها را به دنبال داشت. علیرغم نقش حیاتی ماسک در دوران همه گیری، دفع نادرست آن ممکن است اکوسیستم را ازطریق فعل و انفعالات فیزیکی مستقیم یا تولید محصولات جانبی از تجزیه آنها تحت تاثیر قرار دهد. اگرچه ارزیابی تاثیرات روزانه روبه افزایش است اما همچنان فاقد یکپارچگی محیطی است و به دانش تلفیقی از پیامدهای واقعی ماسکهای صورت بر روی محیط زیست، در کوتاه مدت و بلند مدت، به منظور ارزیابی و مدیریت ریسک نیاز است تا آمار کمّی از فراوانی و ترکیب آلایندههای آزاد شده از ماسک صورت (میکروپلاستیک، الیاف، ترکیبات شیمیایی) در قبل و بعد از همه گیری، به ویژه در مناطقی که به شدت تحت تاثیر آلودگی ماسکهای صورت قرار گرفته بودند، ارائه دهد. به علاوه، مطالعات آتی باید برخی موارد را درنظر بگیرند:
1) تجزیه ماسکها براساس شرایط محیطی مربوطه (ازجمله آزمایشات درجا)، مقایسه رفتار میکروپلاستیکهای آنها با پلاستیکهای معمولی؛
2) رهاسازی لیچها؛
3) اثرات اکوتوکسیکولوژیک با درنظر گرفتن شرایط مرتبط با محیط زیست (به عنوان مثال، غلظتهای آزمایش شده، فرایندهای پیری وغیره)، تمرکز بر پتانسیل در تجمع زیستی و اینکه چگونه ممکن است درنهایت ما را به عنوان مصرف کننده تحت تاثیر بگذارد؛
4) جذب یا دفع آلایندهها
5) ماسکهای صورت به عنوان ناقل پاتوژنها و ژنهای مقاوم به آنتی بیوتیک عمل می کنند.
اگرچه استفاده اجباری از ماسک توسط شهروندان عادی در اماکن عمومی در بسیاری از کشورهای جهان پذیرفته شده است، چنین مواردی در روالهای خاص (برای مثال در مراکز بهداشتی درمانی) وجود خواهد داشت و همیشه "یادآور" سناریوهای همه گیری یا همه گیر جدید خواهد بود. تدابیر و راهبردهایی برای کاهش این مشکلات وجود دارد من جمله بهبود مدیریت ضایعات پلاستیکی در دوران همه گیری (همانطور که تریپاتی و همکارانش بیان شد)، بهبود بازیافت یا تولید (با جایگزینهای زیست تخریب پذیر بر پایه مواد زیستی). به موازات آن، وضع برخی قوانین با هدف محدود کردن استفاده از برخی پلاستیکها مانند پلاستیکهای یکبار مصرف همراه با محرکهای تحقیق و فناوری به سمت توسعه مواد پایدار و زیست تخریب پذیر و همچنین ابداع مسیرهای جدید به منظور تسهیل در تجزیه و کانی سازی سریعتر این موارد ضرورت دارد. برنامههای علمی شهروندان (همچون جمع آوری ضایعات پلاستیکی در سواحل) و رسانههای اجتماعی باید با راهکارهای سیاسی آگاهی مردم را افزایش دهند که موجب بالا بردن رفتارهای مسئولانه در استفاده از پلاستیک، پیشگیری از زباله و حفاظت از محیط زیست میشود. موفقیت نهایی به بررسی هم افزایی بین طرفهای علاقه مند و ذینفع از بین محققان، صنعت، سازمانهای دولتی و غیردولتی، رسانهها و عموم مردم بستگی دارد. چنین هم افزایی باعث پیشرفت معناداری در کیفیت و کارایی پلاستیکهای پایدار با درنظر گرفتن مدیریت تولید ضایعات میشود. چنین تعاملی نیز ازنظر راهکارها، مقررات، اهداف تولید و مدیریت ضایعات به اجتناب از رفتارهای نادرستی میشود که موجب تضییع حق گروههای ذینفع شده و درنهایت، پیشرفت فناوری را به تاخیر میاندازند.