نقش پلاستیک در صنعت مد

دسته: مقالات منتشر شده در 07 آبان 1402
نوشته شده توسط Admin بازدید: 125

نقش پلاستیک در مد: بررسی مواد پلاستیکی در تولید پوشاک مدرن و معاصر

امروزه استفاده از پلاستیک به یک نگرانی واقعی در کلکسیون‌های مد تبدیل شده است. در سال‌های گذشته موسساتی که در زمینه تولید پوشاک مدرن و معاصر فعالیت داشتند، به وجود تعداد شگفت انگیزی از مواد پلیمری، طبیعی و یا شیمیایی سنتز شده و همچنین چندین چالش جدید در حفاظت از آنها پی بردند. پژوهش‌های انجام شده در قرن 19 و 20 نشان می‌دهد که ورود پلاستیک به عرصه مد و پوشاک به لطف اکتشافات علمی و فنی متمرکز بر دستیابی به جایگزین‌های کم هزینه برای مواد گران قیمتی که در ساخت جواهرات و تولید پوشاک امکان پذیر است. این اکتشافات منجر به ایجاد طیف جدیدی از مواد شد که مد را متحول کرد؛ از اولین مواد با قابلیت قالب گیری گرفته تا اولین پلاستیک‌های مصنوعی تولید شده توسط اصلاح مواد شیمیایی و درنهایت، پلاستیک مصنوعی. این مقاله خواص، کاربردها و حفاظت از مواد پلاستیکی در صنعت مد و پوشاک معاصر، که امروزه چالش بزرگی را برای این صنعت به همراه داشته است، را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

در طول تاریخ از لوازم تزئینی برای زیبایی پوشاک استفاده شده است که باتوجه به تغییرات مد، استایل و سایر شرایط اجتماعی و روندها تغییرپذیر هستند به طوری‌که با ادغام لوازم و اشیاء جدید، و همچنین مواد و فنون مورد استفاده به "نمادهای معتبر زمان خود" تبدیل می‌شوند. برخی از این نمونه‌ها همچون شانه‌های بزرگ ساخته شده از لاکِ لاک‌پشت و مواد فلزی رایج در دهه 1830، جواهرات عزاداری ویکتوریا (در شکل زیر نشان داده شده است) یا کرست‌هایی که با محبوبیت روزافزون خود به تدریج استفاده زنان از کمربند و سینه بند را درطول قرن بیستم کمرنگ کردند.

 

شکل 1:

 Tortoiseshell comb - Victorian Mourning brooch jet

 

در صنعت مد و پوشاک از انواع مواد حک شده و قالب‌گیری شده به صورت اکسسوری‌های کوچک، طلسم یا جواهرات ساخته شده از چوب، فلز، سنگ‌های قیمتی و یا حتی موم عسل استفاده می‌شود. با این حال، توسعه آنچه ما امروز به عنوان پلاستیک یا مواد قالب گیری می‌شناسیم، در نیمه دوم قرن نوزدهم ظهور کرده است. در اواخر دهه 1800، از منابع مختلف حیوانی و گیاهی موادی استخراج شده که همراه با محتوای جدید اصلاح شده با پایه رزین یا لاستیک به منظور جایگزینی مواد طبیعی کمیاب توسعه داده شد. این کمبودها زمینه را برای بررسی جایگزین‌ها و شبیه سازها، و همچنین تلاش برای دستیابی به مواد مقرون به صرفه‌تر در ساخت جواهرات و اکسسوری‌هایی فراهم کرد که به طور سنتی از سنگ‌های قیمتی، فلزات و مواد گران قیمت مانند عاج و لاکِ لاک پشت تهیه می‌شدند. به تدریج، جایگزین‌های کم هزینه تری با تجزیه پلیمرهای طبیعی مانند سلولز یا کازئین به لطف خواص زیبایی شناختی آنها و این واقعیت که فقط به یک شکل دهی مکانیکی یا یک پردازش ساده برای تبدیل آنها نیاز است ابداع شدند که در ادامه، اولین پلاستیک مصنوعی تولید شد. در دهه های پایانی قرن بیستم، مواد کمیاب مختلفی مانند سنگ مرمر، آبنوس یا کهربای سیاه با محصولات جدید معرفی شده در بازار مانند کازئین فرمالدئید، گوتا پرکا یا لاستیک ولکانیزه همزیستی داشتند. تاکنون از این پلاستیک‌های اولیه تا به امروز به دلیل بی ثباتی و شکنندگی استفاده زیادی نشده است.

 

مواد پلاستیکی ترکیبات پلیمری آلی هستند که می‌توانند با فشار یا گرما در اشکال مختلف شکل گرفته و یا قالب گیری شوند. آنها را می‌توان براساس جنبه‌های مختلف ازجمله ساختار ماکرومولکولی، پایه پلیمری، کاربردها یا روش ساخت آنها طبقه بندی کرد. طبقه بندی کلی دیگری از آنها به تقسیم پلیمرهای ترموپلاستیک گرایش دارد که با کمک گرما نرم می‌شوند و ترموست که پس از قالب گیری بدون تغییر باقی می‌مانند. فردریک ویتینگ به یک طبقه بندی زمانی دست یافت که در آن چهار مرحله برای توسعه پلاستیک تعریف می‌کند. مرحله اول، "منابع، پلاستیک‌ها و نمونه‌های اولیه آنها" است که از مواد طبیعی به دست آمده و تا قبل از 1839 استفاده می‌شدند مانند شاخ، لاکِ لاک پشت یا کهربا، لاستیک یا حتی پاپیه ماشه که به عنوان نمونه‌های پلاستیک مدرن درنظر گرفته می‌شوند. گروه دوم "عصر مواد تقلیدی" است که از سال 1839 آغاز شده است؛ زمانی‌که فرایند ولکانیزاسیون لاستیک در سال 1914 ثبت شد و از مواد و مخلوط‌ها برای شبیه سازی مواد طبیعی استفاده می‌شد. شلاک، بوییس دورسی یا پلاستیک‌های جدید اصلاح شده شیمیایی مانند سلولوئید یا ولکانیت در این گروه گنجانده شده‌اند. گروه بعدی از 1914 تا 1950 است که با عنوان "عصر جایگزین‌ها" با هدف با توسعه پلاستیک‌های مصنوعی خالص به عنوان مواد جایگزین مانند آمینوپلاست اوره و ملامین فرمالدئید تعریف می‌شود. جنگ جهانی دوم به طور قطع نقطه عطفی در تاریخ پلاستیک بود. بسیاری از پلاستیک‌ها در دهه 1930 ابداع شده بودند اما در سالهای پس از جنگ، خواص و کیفیت آنها بیشتر مورد بررسی و توسعه قرار گرفت. ویتینگ این دوره را "عصر چندگانه" نامیده است که شامل پلاستیک‌های مصنوعی به عنوان پلی استر، پلی آمیدها یا پلی متیل متاکریلات می‌شد و در کلکسیون‌های هنری و مد از دهه 1960 کاربرد یافته‌اند. درنهایت، باتوجه به منشا آنها، گروه بعدی که شامل پلیمرهای طبیعی (حیوانی یا گیاهی)، نیمه مصنوعی یا پلیمرهای طبیعی اصلاح شده (کازئین، نیترات سلولز و استات سلولز)، مواد سنتزی اولیه (فنل فرمالدئید، آمینوفرمالدئید) و آن دسته از ترموپلاستیک‌های موجود ذکر شده در گروه "عصر چندگانه" یا "محصولات چندگانه" می‌شود، زیرگروه "پلاستیک‌های مخلوط" نام دارد که با موادی همانند بوییس دورسی یا پاپیه ماشه شناخته می‌شود.

 

نکاتی درمورد حفاظت از پلاستیک

در طول تاریخ از حجم شگفت انگیزی از مواد، طبیعی یا شیمیایی، برای ساخت اکسسوری‌ها و اشیاء تزئینی که امروزه بخشی از صنعت پوشاک معاصر را به خود اختصاص داده‌اند، استفاده می‌شده است. نیمه دوم قرن نوزدهم منعکس کننده رشد تحقیقات و توسعه پلاستیک و همچنین اکتشافات ضروری است که منجر به ساخت طیف جدیدی از مواد شد که صنعت مد و پوشاک را متحول کرد. در اواخر قرن بیستم به لطف پیشرفت‌هایی مانند ولکانیزاسیون یا ساخت پلاستیک‌های مصنوعی مانند سلولوئید شاهد رقابت برای دستیابی به شبیه سازها و جایگزین‌های کم هزینه برای مواد گران قیمتی که در طول تاریخ در جواهرسازی و تولید پوشاک استفاده می‌شد و همچنین تقاضای لاستیک و پوشاک ضد آب بودیم. در قرن بیستم، بسیاری از محصولات پلاستیکی تهیه شده از مواد اولیه طبیعی به سمت مواد مصنوعی روی آوردند که برای حفاظت از آنها، در سالهای گذشته موزه‌ها و نهادهای مرتبط با صنعت مد و پوشاک معاصر با انجام پژوهش‌های گسترده وجود این مواد نوظهور و مشکلات حفاظتی از آنها را تصدیق کردند. تشخیص سریع محصولات پلاستیکی و اکسسوری‌ها در صنعت پوشاک فاکتور مهمی در تعریف نیازهای حفاظتی و ارائه راهکارهای مناسب به شمار می‌رود اما به دلیل عملکرد اصلی آنها به عنوان جایگزین مواد گران قیمت، اغلب درمیان بسیاری از عناصر دیگر نادیده گرفته شده و صنعت پوشاک دچار "مالتی مدیا" شده است. واقعیت قابل توجه این است که عوامل اجرایی این کار اغلب از اینکه پلاستیک ممکن است بخشی از صنعت آنها باشد تا زمانی که فرایندهای تجزیه آن نادیده گرفته نشود. به عبارت دیگر آنها را باید "بمب‌های ساعتی پنهان" در صنعت مد و پوشاک معاصر دانست. در سال 2008، فردریک ویتینگ در تحقیقات گسترده خود درمورد استفاده از پلاستیک در هنر، از کاربرد و بازیافت مواد مصنوعی که درحال ظهور بود، ابراز نگرانی کرد. اگرچه امروزه یافته‌های مهمی از برخی پلیمرها و حفاظت از آنها در دسترس است، اما بقیه به سختی مورد بررسی قرار گرفته‌اند و همانطور که در مقدمه هم اشاره شد، پیش‌بینی رفتار و تجزیه مواد پلاستیکی آسان نیست.