بهبود کیفیت با استفاده از روش DMAIC به منظور کاهش تولیدات معیوب در صنعت کامپاند PVC
بستر مطالعه: صنعت کامپاند PVC صنعتی است که به تولید PVC می پردازد و اساسآ برای رفع نیازهای بازار صنعت پلاستیک طراحی شده است. تعداد تولیدات معیوب در این صنعت بسیار زیاد است؛ با این حال، این تولیدات از کیفیت پایینی برخوردار بوده و موجب ضرر و زیان شرکت می شوند. این مطالعه با هدف کاهش ریجکشن (دفع کردن) در کامپاند PVC است. در کل، این مقاله به بررسی موردی در صنعت کامپاند PVC می پردازد.
روش ها: در این مطالعه که از زمره تحقیقات ترکیبی است، از روش های DMAIC استفاده می شود. داده های ارائه شده در اینجا شامل داده های اولیه و ثانویه می شود. همچنین، از بحث گروهی متمرکز (FGD) برای تجزیه و تحلیل مسائل و ارائه پیشنهادات استفاده می کند.
نتیجه گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها، سه نقص مهم شناسایی شد که عبارتند از سرفیسر (سطحی)، پراکندگی و عدم ذوب شوندگی. عیوب سطحی با افزایش دما و کاهش RPM برطرف می شوند. رفع نقص پراکندگی با افزایش زمان مخلوط کردن و بررسی دوره ای دمای بلندر (مخلوط کن) و فشار بخار امکان پذیر است. بهبود عدم ذوب شوندگی نیز با افت دمای اکسترودر پیچ، کاهش اکسترودر پیچ RPM و کاهش خودِ RPM انجام می شود. نتایج به دست آمده نشان داد که مقدار DPMO از 909 به 252 کاهش یافته و میانگین سطح سیگما نیز 4.62 به 4.98 افزایش یافت.
نتایج: این مطالعه نشان می دهد که با کمک روش DMAIC می توان نرخ ریجکشن را به حداقل رساند و از طرفی، سطح سیگما را تقویت کرد.
در عصر کنونی که عصر جهانی شدن محسوب می شود، رشد صنعت تولید به سرعت رو به افزایش است. این توسعه زمینه را برای ایجاد رقابت در بازارهای جهانی فراهم می کند. شرکت های تولیدی بایستی استراتژی درستی داشته باشند تا بتوانند با تکیه بر آن در بازار جهانی رقابت کنند. هر شرکتی برای رقابت باید پیشرفت های مستمر و روزافزونی داشته باشد. رضایت مشتری یا همان مشتری مداری نقش بسزایی برای موفقیت در این رقابت دارد. در صنعت تولید، رضایت مشتری را می توان با کیفیت محصولات تولید شده ارزیابی کرد. بر همین اساس، کیفیت حرف اول را می زند. با این حال، این شرکت های تولیدی ملزم به تولید کالای با کیفیت هستند. دستیابی به کیفیت خوب یکی از راهبردهای پیروزی در این رقابت است. صنعت کامپاند PVC صنعتی است که در زمینه تولید کامپاند PVC فعالیت می کند و می تواند پاسخگوی نیازها در حیطه های مختلف من جمله صنعت خودروسازی، اسباب بازی های الکترونیکی و تجهیزات پزشکی با کیفیت بالا باشد. این صنعت مشتریان زیادی در داخل و خارج از کشور دارد. پلاستیک محصولی است که هم بعنوان محصول نهایی و هم بعنوان مواد اولیه در بسیاری از صنایع مانند صنایع غذایی و آشامیدنی، الکترونیک، داروسازی، خودروسازی و ساختمان کاربرد دارد. در فرایند تولید، بسیاری از محصولات دارای عیب و نقص هستند. تولیدات معیوب مطمئنآ نمی توانند رضایت مشتری را به همراه داشته باشند. با این حال، این قسم کالاها استفادۀ مهمی نداشته و از جهات مختلف همچون هدر رفتن مواد، زمان، انرژی و هزینه های ذخیره سازی ضرر مالی برای شرکت ایجاد می کنند. هر چه تعداد این کالاهای معیوب بیشتر باشد، میزان تلفات مالی آن هم برای شرکت بیشتر است. علاوه براین، این تولیدات تأثیر عمده ای بر کیفیت محصول نهایی دارند که منجر به کاهش کارایی و بهره وری شرکت و در نهایت، به حداقل رسیدن رضایتمندی مشتری و رقابت پذیری شرکت می شود. سیگما شش روشی برای کاهش واریانس محصول است. این استراتژی که یک راهکار برای فرایند کسب و کار محسوب می شود، می تواند به شرکت ها در جذب مشتریان بیشتر و حتی بالا بردن رضایتمندی آنها کمک کند. همچنین می تواند مسائل پیچیده را نیز شناسایی کند. به طور کلی، پیاده سازی سیگما شش در مرحله DMAIC انجام می شود. این روش که یک روش حل مسئلۀ ساختاریافته محسوب می شود که با تعیین مشکل، شناسایی علل، یافتن برنامه ای برای بهبود و استانداردسازی نتایج شروع می شود. این روش پیامدهای مؤثری برای بهینه سازی کیفیت تولیدات ارائه می دهد. در اینجا، این مطالعه با هدف کاهش میزان ریجکشن کامپاند PVC در صنعت کامپاند PVC انجام شده است. علاوه براین، از روش DMAIC یعنی تعریف، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل و کنترل استفاده می شود.
در این بررسی، برای تجزیه و تحلیل داده ها از DMAIC استفاده شده است. در پایان نیز به بحث در مورد مفاهیم کلیدی این تحقیق در صنایع مشابه پرداخته می شود.
تجزیه و تحلیل DMAIC
تعریف کردن:
اولین مرحله، Define (تعریف کردن) است که جریان فرایند تولید در ساخت کامپاند PVC را تعریف می کند. با توجه به شکل زیر، برای نگاشت جریان فرایند تولید از نمودار SIPOC کمک گرفته می شود.
شکل 1:
عیوبی که در فرایند تولید رخ می دهد به این دلیل است که محصول نهایی طبق استانداردهای شرکت تولید کننده تولید نشده است و تعداد این عیوب به حدی زیاد است که سطح رضایتمندی مشتری را به حداقل می رساند. براساس نمودار پارتو ارائه شده در شکل زیر، عیوبی مانند سرفیسر، پراکندگی و عدم ذوب شوندگی بیشترین عیوبی هستند که تا 78.2 درصد در خط تولید رخ می دهند.
شکل 2:
اندازه گیری
شکل زیر نمودار کنترل P را با استفاده از معاملات 1، 2 و 3 نشان می دهد.
شکل 3:
حتی اگر تمامی نقاط در محدوده کنترل باشند، خط مرکزی هنوز بالاتر از حد تعیین شدۀ 0.04 درصد توسط شرکت است. پس از تعیین پایداری فرایند بر روی نمودار کنترل، سپس مقدار DPO، DPMO و سطح سیگما با استفاده از معادلات 4 و 5 محاسبه می شود.
تجزیه و تحلیل
در این مرحله، شناسایی علل اصلی عیوب با کمک FGD (بحث گروهی متمرکز) انجام می شود. در این مرحله، همچنین از ابزار Fishbone استفاده می شود. در اشکال زیر، عوامل ایجاد هر نقص با استفاده از نمودار Fishbone بیان شده است.
شکل 4:
شکل 5:
شکل 6:
این مطالعه با هدف کاهش سطح عیوب در تولید کامپاند PVC انجام شده است. این تحقیق استانداردی را برای پیاده سازی و کنترل در حین تولید کامپاند PVC ارائه می دهد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با کاهش مقدار DPMO، مقدار سیگما افزایش می یابد. در نتیجه، روش DMAIC میتواند میزان این عیوب را در این صنعت به حداقل برساند. با بهره گیری از این روش در پژوهش های آینده می توان چشم انداز مطالعۀ صنهت کامپاند PVC را گسترش داد. شرکت های تولیدی نیز علاوه بر شناسایی عیوب تولید، کیفیت محصولات نهایی را نیز ارتقا می دهند.
