شناخت میکروپلاستیک

دسته: مقالات منتشر شده در 07 آذر 1400
نوشته شده توسط Admin بازدید: 621

شناخت میکروپلاستیک ها: دانش عمومی و آلودگی پلاستیک

این مقاله دانش و شناخت مردم از آلودگی میکروپلاستیک ها را بررسی می کند؛ که نقش رسانه ها در چارچوب بندی ادراکات و ابعاد اجتماعی- فرهنگیِ کاهش مصرف پلاستیک یکبار مصرف را نمیتوان نادیده گرفت. کار را با 6 گروه متمرکز (بین سال های 2016-17) متشکل از شرکت کنندگانی که هیچ شناختی از میکروپلاستیک ها نداشتند، انجام دادیم. اکثر مردم از میکروپلاستیک ها بی اطلاع بودند، اگرچه شرکت کنندگان آگاه به محیط زیست به دلیل گزارشات رسانه ای نام میکرومهره ها را شنیده بودند. تعداد اندکی از آنها هیچ نقشی در آلودگی محیطی و اقیانوس ها نداشتند. آلودگی پلاستیکی با "جزایر" ماکروپلاستیک در زباله دان بزرگ اقیانوس آرام و تصاویر رسانه ای قدرتمند از درهم تنیدگی حیات وحش کاریزماتیک دور از زندگی شرکت کنندگان مرتبط بود. مقیاس میکروپلاستیک ها (به راحتی قابل تشخیص نیست) وداشتن شناخت ضعیفی از آنها باعث بروز مشکلاتی در مسیر فرهنگ سازی رفتار سالم و مناسب می شود. تبادلات علمی، NGO ها، صنعت و سیاست گذاران بایستی بازنمایی های رسانه ای و ماهیت فرهنگی پلاستیک در جامعه را نیز در نظر بگیرند.

 

امروزه آلودگی میکروپلاستیک بعنوان یک موضوع نوظهور موجب نگرانی در سطح جهان شده است. میکروپلاستیک ها یا همان ذرات ریز کمتر از 5 میلی متر در هوا، خاک و رسوبات، آب های شیرین، دریاها و اقیانوس ها، گیاهان، حیوانات، فرآورده های پلاستیکی، منسوجات، صنعت، کشاورزی و پسماندها وجود دارند. بسیاری از مقالات اخیر ناهمگونی میکروپلاستیک ها (مولکول های متنوع، ساختارهای مختلف، اندازه، شکل، رنگ و منابع متعدد) را بیان کرده اند. ارزیابی می شود که دست کم 5.25 تریلیون ذره پلاستیکی با وزن نزدیک به 269.000 تن در اقیانوس های جهان وجود داشته باشد. کشف میکروپلاستیک ها در زنجیره غذایی دریایی به بروز نگرانی هایی از مصرف غذاهای دریایی توسط انسان منجر شده است؛ اگرچه اثرات نامطلوب آنها بر سلامت انسان گسترده نیست، اما ارزیابی آن بسیار دشوار است. در حال حاضر، محیط زیست دریایی با تهدیدات قابل توجهی من جمله آلودگی، بهره برداری بیش از حد، تخریب زیستگاه و تغییرات آب و هوایی مواجه است. کاهش تنوع زیستی دریایی به ظرفیت اقیانوس برای ارائه ضروریات اکوسیستم به جمعیت روزافزون جهانی مانند تأمین آب و کیفیت غذا آسیب می رساند. با این حال، میتوان گفت که حفاظت از محیط اطراف مان میتواند از میزان این خطرات و آسیب ها بکاهد؛ در نتیجه، شاهد افزایش تقاضا در نحوه تعامل صحیح جامعه با اکوسیستم دریایی خواهیم بود. وجود زباله های پلاستیکی در اقیانوس ها به اکوسیستم ازطریق بلعیدن توسط جانداران، در هم تنیدگی، حمل و نقل و تغییر زیستگاه آسیب می رساند. این بستر یک خطر ناوبری ایجاد می کند که علاوه بر تخریب محیط زیست، فعالیت های ماهیگیری و معیشتی را مختل کرده و منجر به خسارات جدی در بخش های اقتصادی و گردشگری در صنعت دریایی و جوامع محلی می شود. پلاستیک ها بطور متوسط 75 درصد از زباله های دریایی را تشکیل می دهند این مردم این ارقام را نادیده می گیرند. در اینجا، نکته مهم این است که 80 درصد از این پلاستیک ها در اقیانوس ها از منابع زمینی و مابقی از منابع دریایی مانند ماهیگیری و کشتیرانی منشأ می گیرند. در سال 2010، تخمین زده شد که بین 4.8-12.7 میلیون تن پلاستیک از کشورهای ساحلی وارد اقیانوس شده است. این مواد تا طولانی مدت در آب های اقیانوس باقی می مانند و فرایند زیست تخریب پذیری شان بسیار کند است؛ در نهایت، به قطعات بسیار ریزی به نام "میکروپلاستیک" تبدیل می شوند که با گذر زمان انباشته شده و باعث آلودگی می شوند.

 

اخیرآ درخواست هایی برای انجام تحقیقات صورت گرفته است که بجای مستند سازی حجم زباله های دریایی، با راه حل ها دست و پنجه نرم می کنند. دریک در مورد ترکیب قانون و آموزش با هدف کاهش آلودگی محیطی بحث می کند. براساس یافته های اَش، از آنجایی که منابع موجود در خشکی ورودی های عمدۀ زباله های پلاستیکی به دریاها محسوب می شوند؛ در صورت آگاهی جامعه از این مشکل، میتوان اقدامات قابل ملاحظه ای در این راستا انجام داد. این مطالعه درک عمومی از نقش میکروپلاستیک ها در افزایش میزان آلودگی محیطی در بریتانیا را بررسی می کند؛ در اینجا، ما نشان دادیم که چگونه جوامع یا مردم مختلف این مبحث پیچیده و مبهم را درک می کنند. این مطالعه شامل گروه هایی از افراد با زمینه های مختلف اجتماعی می شود که هیچ شناخت خاصی از موضوع میکروپلاستیک ندارند. این شرکت کنندگان در نقاط شهری بدون دسترسی به ساحل زندگی می کنند؛ با این حال، پیش بینی می کردیم که با عضویت در باشگاه های ورزشی ممکن است شناخت نسبی از این موضوع داشته باشند. یافته های حاصل از این مطالعه از این دیدگاه حمایت می کند که مخاطبان مطمئنآ گیرندگان منفعل پیام های رسانه ای نیستند؛ بلکه هویت فرهنگی، دانش، ارزش ها و شیوه های اجتماعی موجود خود را از مسائل اجتماعی و علمی نوظهور کسب می کنند. تصاویر و استعاره ها از لحاظ فرهنگی جاسازی شده اند و در اینجا می توانیم پژوهش های انجام شده در حوزه بهداشت عمومی اشاره کنیم که با توجه به یافته های حاصل از آنها، باید گفت که درک مخاطبان از مسائل عادی، خطرناک و حتی شرم آور از همان فضای رسانه ای منشأ می گیرد. گزارشات رسانه ایی نقش کلیدی در شکل گیری این درک عمومی ایفا می کند و موضوع آلودگی پلاستیکی را با روش های شفاف و واضح تر به مردم القا می کند. در عین حال، چارچوب بندی موضوع بعنوان تمرکز درهم تنیدگی کاریزماتیک حیات وحش می تواند به حمایت از این ایده کمک کند که مسئلۀ اصلی در ماکروپلاستیک ها است؛ نه میکروپلاستیک ها. بنابراین، این تصورات ناشی از سواد رسانه ای ممکن است اقدامات سیاست گذاران و یا NGO ها را که در تلاش برای ترغیب مردم در ایجاد تغییرات کوچک در زندگی روزمره هستند، بطور بالقوه به چالش بکشد. شاید تعجب آور نباشد که افسانۀ "پاتچ گاربیج" اقیانوس آرام همچنان تخیل مردم را به خود درگیر کرده است. در مقابل، شناخت بصری از میکروپلاستیک ها وجود ندارد و درک آن بسیار دشوار است؛ از دیدگاه بسیاری از شرکت کنندگان در مطالعه ما، ارتباط بین زباله های پلاستیکی ماکرو و میکرو کاملآ نادرست بود. در یک چشم انداز رسانه ای در حال تغییر با پلتفرم های رسانه ای متعدد، تصاویر نقش مهمی در برقراری ارتباطات محیطی دارند؛ هدف از تصاویر حصول اطمینان از پوشش رسانه ای در موضوعات حیاتی است و افراد بیشتری از رسانه های اجتماعی بعنوان منبع اصلی اخبار خود استفاده می کنند.

شرکت کنندگان ما شناخت کمی از میکروپلاستیک ها داشتند اما معتقد بودند که با توجه به تصاویر منتشر شده در رسانه های اجتماعی می توان وخامت اوضاع را درک کرد. سیاست گذاران، NGO ها و صنعت بایستی در طرح های "ترس" و "انزجار" با هدف ایجاد تغییرات بسیار محتاطانه عمل کنند زیرا مشکلات اخلاقی و سیاسی بسیاری در پژوهش های بهداشت عمومی شناسایی شده است. شرکت کنندگان از گستردگی مشکل ایجاد شده از میکروپلاستیک ها در زنجیره غذایی شگفت زده شدند. در نتیجه باید بیان کنیم که این یافته های پژوهشی به ضرورت ارتقا سواد رسانه ای اشاره می کنند؛ بطوری که مردم از رسانه برای برقراری ارتباط هدفمند و مبتکرانه از لحاظ علمی استفاده کنند. مشکل میکروپلاستیک ها و روش های بررسی آن بایستی نحوۀ شناخت پلاستیک، شناخت علمی، ویژگی های رسانه ای و فرهنگی را نیز در نظر بگیرند.